2 پرده از عشق
میثم جوانی ۲۸ ساله است که احساس میکند دنیا برای او تمام شده و تا آخر عمر، چیزی جز افسردگی و پوچی نصیبش نخواهدشد.
وقتی دلیل آن را جویا میشوی، با لبهایی که بسختی از هم بازمی شود، شروع به ادا کردن کلمات بیهیچ حس و حال و انگیزهای میکند و از سر اجبار کلمات را کنارهم ردیف میکند تا متوجه شوی که چه بر سر او آمده و چرا جوانی به سن و سال او به این روز افتاده است.