loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
سر دبیر بازدید : 680 شنبه 1393/08/03 نظرات (0)

من در این تاریکی فکر یک بره روشن هستم که بیاید علف خستگی ام را بکند

من در این تاریکی امتداد تر بازوهایم را زیر بارانی می‌بینم که دعاهای نخستین بشر را ترک کرد

ابرها رفتند

یک هوای صاف

یک گنجشک

یک پرواز

دشمنان من کجا هستند

فکر می‌کردم در حضور شمعدانی‌ها شقاوت آب خواهد شد

در گشودم قسمتی از آسمان افتاد در لیوان آب من

آب را با آسمان خوردم!!!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری